مرحله سوم
نویسنده: مسکین یار
لینک مرحله اول
لینک مرحله دوم
متن مرحله سوم/ مرحله پایانی
چنانچه از اثر عملکرد ها وتفکر بنیاد گرایانه تحریک طالبان در دوره اول حاکمیت شان به دلایل عدم به رسمیت شناختنم
مؤسسه ملل متحد و کشورهای جهان، طالبان نتوانستند به کل جغرافیای کشور حاکم شوند. به این اساس عکسالعمل ها ومقاومت ها در مناطق مختلف درهمکاری بعضی کشورهای همسایه بخصوص در شمال وشمال شرق با قوماندان محل دفاع مسلحانه ادامه پبداکرد. که درنتیجه با پشتیبانی نارضایتی اکثریت مردم درسال 1380هجری شمسی مطابق 2001 میلادی از اثر همکاری ومداخله مستقیم نظامی آمریکا، ناتو و توافق کشورهای جهان با شعار مبارزه علیه تروریسم، تامین حقوق بشر و مبارزه علیه مواد مخدر با نیروهای مسلح مقامت مردمی درداخل کشور حکومت طالبان سقوط داده شد. بعدآ به اساس فیصله بن، بین جناح های مخالف طالبان وکشورهای امریکا وناتو حامد کرزی بحیث رئیس جمهور دولت جدید انتصاب گردید.
حامد کرزی وهمکارانش درچند دوره به اساس برنامه آمریکا و ناتو از طریق یک پروسه گویا دموکراتیک با انتخابات تقلبی توأم با تاثیر گذاری فرهنگ عقب مانده سنتی قبیلوی در معامله وهمکاری با جنگسالاران و قوماندانان محلی تحت عنوان شعارهای دموکراسی وحکومت مردمی، مبارزه علیه تروریسم، حقوق بشر و محوکامل مواد مخدر باحیله گری های تصنعی به مدت ( 14) سال بالای گرده های مردم با شراکت جنایتکار ترین وفاسدترین افراد جامعه حکومت کرد. اما به هیچ هدف تعین شده که برایش داده شده بود نرسیدند .
سپس حکومت حامدکرزی مطابق به پلان قبلآ برنامه ریزی شده کشور های حامی شان شخص اشرف غنی احمدزی را با زمینه سازی های نامشروع وتقلبی به نام دومین شخصیت دانشمند جهان به قدرت رسانیدند و خواستند این شخص مریض وتیم وارداتی اش را بنام افراد تکنوکرات ومتخصص ازجایگاه ومقام اول دولت بهره گیری های بزرگ از کمک های مالی کشور های مختلف جهان ازنام مردم افغانستان که به تازگی از تسلط تحریک طالبان نجات یافته بودند، ملیون ها دالر را به شکل از اشکال درهمکاری جنگسالاران، زورمندان وقلدران فساد پیشه ملی وبین المللی حیف ومیل نموده پول هنگفت را به بانک های خارج از کشور انتقال دادند و همزمان با ترویج حاکمیت فرهنگ مافیایی، قاچاقبری، دزدی، معامله گری، و بیگانه پرستی زندگی مردم را با هزینه بزرگ جانی از جامعه به سوی یک آینده تاریک . مبهم سوق دادند. با تأسف شرایط زندگی عادی جامعه را با تقویه فرهنگ قوماندان سالاری و مافیائی در تعامل با افراد فاسد و زورمند گویا سیاسی هر روز دشوار و دشوارتر ساختند .
ازجانب دیگر با تحمیل شرایط بدامنی وجنگ افروزی توسط تحریک طالبان ومداخله کشور های همسایه بخصوص پاکستان با تلفات سنگین جانی جامعه بیدفاع وحضور گسترده فساد پیشگان درتمام سطوح دولتی بالای شانه های مردم سنگینی مینمود.
به این اساس از اثر تاثیرگذاری این همه بحران وچالش ها بطور نمونه شخص بنام سیدمنصورنادری با تیم های مافیایی وجنایتکار اش از فرصت بدست آمده با پشتیبانی حامد کرزی واشرف غنی احمدزی با سؤ استفاده از راه های نامشروع توانستند با معامله گری های بزرگ چهارتن از اعضای خانواده اش را در کرسی های پارلمان، یک تن را بحیث وزیر، سیزده تن را در پست های دیپلماتیک وزارت خارجه وده ها تن از افراد جنایتکار شانرا درادارات دیگردولتی جهت استفاده های شخصی تعین و جابجا نمودند.
آنها درعین زمان با مهارت های استخباراتی در معاملات بزرگ وگسترده سیاسی و دولتی در بیست سال حکومت دوره طلایی زورمندان فاسد به عنوان رهبری تقلبی جامعه هزاره های اسماعیلی به حد اعظمی منفعت برده ومرتکب ده ها قتل وکشتار متدین ترین وخدمتگذارترین انسان ها گردیدند . متاسفانه تحت عنوان تخصص گرایی سیستم سیاسی و دولتی بی تجربه ترین و جوانترین افراد را درادارات دولتی انتصاب وتعیین نمودند. به گونه مثال تعیین دختر جوان و کاملآ بی تجربه سید منصورنادری بحیث مشاور ارشد امورسیاسی وحقوقی رئیس جمهور اشرف غنی با تیم فاسد آقای فضلی و محب اشتباه سیاسی دیگری رقم زدند که درنتیجه این غلطی های آنها با افشای ده ها قضیه فحشا و معاملات غیر اخلاقي در داخل ارگ عزت وحیثیت دولت را در بین جامعه به شدت صدمه زدند و بی اعتبار ساختند .
هنوز هم خانواده نادری ها با استفاده از شیوه های مختلف استخباراتی از شناخت، معامله ، رز و زور درتطبیق برنامه های جنایتکارانه شان با ایجاد گروپ های تروریستی از جنایتکار ترین افراد تروریست تحت عنوان گروه های اربکی وخیزش های مردمی به نفع شخصی اش مرتکب ده ها قتل ،جنایت وتوطیه علیه نخبگان و تحصیلکردگان جامعه هزاره های اسماعیلی نیز شدند که به اساس اظهارات شاهدین عینی ده ها واقعه وحوادث واقعی انکار ناپذیر موجود درجامعه ازطریق صفحات مجازی روزانه به نشر میرسد .
بنابراین ادامه چنین وضیعت ناگوار و غیر قابل تحمل درجامعه بصورت کل با موجودیت افراد فاسد زورمند وقدرتمند دولتی، وقوع تحولات وتغییرات بزرگ درسطح بین المللی، کشورهای آمریکا و ناتو به حاکمان دست نشانده شان پشت نموده ملت بی دفاع ما را تنها گذاشته با یک معامله ساختگی دولت بیست ساله وارداتی خود را تسلیم تحریک طالبان نمودند.
درنتیجه فرار رئیس جمهور وهمه دارودسته مافیایی اش یک شبه و تسلیمی کشور به تحریک طالبان جامعه را با موجودیت این همه چالش ها و مشکلات به یک بدبختی بزرگ رها کردند.
درنهایت پیآمد این تحولات وتغییرات مانند یک طوفان بالای زندگی سیاسی وشخصی سیدمنصور نادری وخانواده اش که از جمله شرکای حاکمان دست اول ثروت و قدرت دولت بودند نیز اثرات بزرگ بجا گذاشت. مانند بادارانش همه داشته های شان را برباد داده، حاکمیت و قدرت ستمگرانه یک قرن شان ازصفحه تاریخ کاملآ محو و به نفع جامعه مظلوم هزاره های اسماعیلی به زوال ابدی انجامید خاندان کیانی ـ نادری پایان یافت. خوشبختانه جامعه بی دفاع هزاره های اسماعیلی درمرحله سوم زوال این خانواده برای همیش از اسارت، بردگی و بهره برداری نجات یافتند .
بنآ وضعیت کنونی که خواسته و یا ناخواسته به نفع مردم انکشاف کرد، برنخبگان و تحصیلکردگان جامعه است که درصدد احیای داشته های نابود شده معنوی، تاریخی، و فرهنگی جامعه جدید پسا خانواده کیانی-نادری باشند، تا بتوانندسرنوشت شا نرا خودشان رقم بزنند. این یک فرصت طلائی برای جامعه به اسارت رفته هزاره های اسماعیلی میباشد .
خولننده های عزیز! اینک جهت وضاحت بیشتر دلایل موجه زوال ابدی مفتضحانه این خاندان را در مرحله سوم ذیلآ به بحث میگریم قضاوت به شما است :
۱. به دلایل آگاهی و درک اکثریت جامعه هزاره های اسماعیلی از واقعیت های تفکرخرافاتی، جعلی وارتکاب جنایات بی شمار خانواده کیانی-نادری درطول تاریخ.
۲. موجودیت رسمی ادارات جماعتی و امامتی حضرت امام در کشور و مدیریت اداره مرکزی و ادارات محلی امامت درامور روزمره جماعت درکشور به اساس قوانین جهانی .
۳. عدم زمینه های رشد فساد، زورگوی، قوماندان سالاری، حاکمیت افراد زورمند محلی، جعل و تذویر .
۴. عدم توانائی فزیکی، مدیریتی و زوال کامل مغز متفکر سیدمنصور نادری که آخرین نفس هایش را میکشد
۵. عدم فضای مساعد برای ادامه اعمال جنایتکارانه اش .
۶.آمادگی های کافی خانواده های شهدا ومتضررین با موجودیت اسناد مستند و روشن و به محاکمه کشانیدن این خاندان از اثر تقاضای اکثریت جامعه هزاره های اسماعیلی درمحاکم وادارات عدلی ملی وبینالمللی .
۷.آگاهی کامل افراد بلند پایه سیاسی وامنیتی امارت اسلامی ازتمام قتل ها و جنایت سیدمنصور و شرکای جرمی شان درجریان حاکمیت دولت های گذشته .
۸.موجودیت اختلافات شدید خانوادگی بخصوص پسرشان و به دلايل حق تلفی های بزرگ میراثی وحقوقی به اعضای خانواده اش واجرای هرگونه توهین، تحقیر، ظلم و زور گویی و حق طلبی اعضای خانواده شان در برابر سید منصور نادری و پسران اش .
بنآ با توجه به دلایل فوق زوال و نابودی کامل خاندان کیانی-نادری درمرحله سوم یک امر اجتناب ناپذیر بوده و نجات جامعه هزاره های اسماعیلی از اسارت این خاندان حتمی میباشد !
من الله توفیق.